رفتار گلهای؛ از روانشناسی جمعی تا بحرانهای مالی

رفتار گلهای یکی از مفاهیم کلیدی در اقتصاد رفتاری و مالی است که توضیح میدهد چرا افراد در شرایط عدمقطعیت، به جای اتکا به اطلاعات و تحلیل شخصی، تصمیمهای خود را بر اساس رفتار دیگران تنظیم میکنند. این پدیده محدود به بازارهای مالی نیست؛ در سیاست، مصرف، رسانههای اجتماعی و حتی زندگی روزمره نیز مشاهده میشود. با این حال، اهمیت آن در اقتصاد و بهویژه در بازارهای سرمایه به دلیل پیامدهای گستردهاش بر ثبات مالی و تخصیص منابع، دوچندان است.
ایدهٔ رفتار گلهای نخستین بار در ادبیات اقتصادی با استعارهٔ جان مینارد کینز در کتاب نظریهٔ عمومی در سال ۱۹۳۶ مطرح شد. او بازار سهام را به مسابقهای تشبیه کرد که در آن شرکتکنندگان نه به دنبال انتخاب زیباترین چهره، بلکه به دنبال حدس زدن انتخاب دیگران هستند. این استعاره بهخوبی نشان میدهد که چگونه انتظارات متقابل میتواند تصمیمهای فردی را شکل دهد. در دههٔ ۱۹۹۰، مدلهای رسمیتری توسط بانرجی و سپس بیکچندانی، هیرشلیفر و ولش ارائه شد. این مدلها نشان دادند که در شرایطی که اطلاعات ناقص است، افراد ممکن است به جای استفاده از دادههای شخصی، به رفتار دیگران تکیه کنند و این امر به شکلگیری آبشار اطلاعاتی منجر شود.
از منظر روانشناسی، چند سازوکار اساسی در پسِ رفتار گلهای قرار دارد. نخست، ترس از جا ماندن یا همان FOMO است؛ افراد نگراناند که اگر مانند دیگران عمل نکنند، فرصتهای سودآور را از دست بدهند. دوم، ترس از پشیمانی است؛ پیروی از جمع بار روانی تصمیمهای اشتباه را کاهش میدهد، زیرا اگر همه ضرر کنند، احساس مسئولیت فردی کمتر میشود. سوم، اعتماد به خرد جمعی است؛ بسیاری تصور میکنند که جمع اطلاعات بیشتری دارد و بنابراین تصمیم جمعی احتمالاً درستتر است. این سازوکارها باعث میشوند حتی سرمایهگذاران حرفهای نیز در شرایط خاص به رفتار گلهای دچار شوند.
بازارهای مالی یکی از مهمترین عرصههای بروز رفتار گلهای هستند. در دورههای رونق، سرمایهگذاران با مشاهدهٔ افزایش قیمتها، بدون تحلیل بنیادی، به خرید داراییها روی میآورند. این روند میتواند به شکلگیری حبابهای قیمتی منجر شود. نمونهٔ تاریخی آن حباب داتکام در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ و بحران مسکن آمریکا در سال ۲۰۰۸ است. در مقابل، در دورههای بحران، همان سازوکار به شکل فروشهای هیجانی ظاهر میشود. سرمایهگذاران با دیدن سقوط قیمتها، به سرعت داراییهای خود را میفروشند و همین امر سقوط بازار را تشدید میکند. پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که در بازارهای نوظهور، شدت رفتار گلهای در دورههای بحران بیشتر از بازارهای توسعهیافته است، زیرا شفافیت اطلاعاتی کمتر و نوسانات بیشتر است.
شواهد تجربی متعددی در دهههای اخیر به بررسی رفتار گلهای پرداختهاند. پژوهشی در سال ۲۰۲۵ نشان داد که در اقتصادهای آفریقایی مانند نیجریه، مصر و کنیا، رفتار گلهای سرمایهگذاران در دورههای پیش از بحران بهطور معناداری افزایش یافته است. همچنین، اثر سرریز از بازار آفریقای جنوبی به سایر کشورها مشاهده شد. این یافتهها نشان میدهد که رفتار گلهای نهتنها در سطح ملی بلکه در سطح منطقهای نیز میتواند اثرگذار باشد. از سوی دیگر، تحلیلهای کتابسنجی در سال ۲۰۲۵ نشان دادهاند که پژوهشهای مربوط به رفتار گلهای در سالهای اخیر به حوزههای جدیدی مانند داراییهای دیجیتال، نقش رسانههای اجتماعی و حتی تأثیر هوش مصنوعی در تصمیمگیریهای مالی گسترش یافته است. این روند نشان میدهد که رفتار گلهای پدیدهای پویا و در حال تحول است که با تغییر فناوری و ساختار بازارها، ابعاد تازهای پیدا میکند.
در عصر دیجیتال، رسانهها و شبکههای اجتماعی نقش مهمی در تشدید رفتار گلهای دارند. انتشار سریع اخبار، شایعات یا حتی توییتهای افراد مشهور میتواند موجی از خرید یا فروش ایجاد کند. نمونهٔ بارز آن، نوسانات شدید قیمت رمزارزها در واکنش به اظهارنظرهای چهرههای شناختهشده است. الگوریتمهای پلتفرمهای اجتماعی نیز با تقویت محتوای پرطرفدار، به شکلگیری اتاقهای پژواک کمک میکنند؛ جایی که افراد بیشتر در معرض دیدگاههای مشابه قرار میگیرند و احتمال رفتار جمعی افزایش مییابد.
پیامدهای رفتار گلهای برای اقتصاد و بازارها گسترده است. این پدیده میتواند به ایجاد حبابهای قیمتی منجر شود، جایی که قیمت داراییها بدون پشتوانهٔ بنیادی افزایش مییابد. همچنین، در دورههای بحران، فروشهای هیجانی میتواند سقوطهای ناگهانی را رقم بزند و به بحرانهای مالی دامن بزند. رفتار گلهای کارایی بازار را کاهش میدهد، زیرا تصمیمهای مبتنی بر تقلید، تخصیص منابع را ناکارآمد میکند. برای مدیران پرتفوی نیز این پدیده چالشبرانگیز است، چرا که همبستگی میان داراییها را افزایش میدهد و تنوعبخشی را دشوار میسازد.
برای مقابله با اثرات منفی رفتار گلهای، راهکارهایی پیشنهاد شده است. افزایش شفافیت اطلاعاتی میتواند انگیزهٔ تقلید کورکورانه را کاهش دهد. ارتقای سواد مالی سرمایهگذاران نیز به آنها کمک میکند تصمیمهای آگاهانهتری بگیرند. نهادهای نظارتی میتوانند با ابزارهایی مانند توقف معاملات از سقوطهای ناگهانی جلوگیری کنند. همچنین، استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و تحلیل دادههای بزرگ میتواند به شناسایی الگوهای رفتار گلهای و هشدار به سرمایهگذاران کمک کند.
با این حال، باید پذیرفت که رفتار گلهای بخشی جداییناپذیر از ماهیت انسانی و روانشناسی جمعی است. بازارها همیشه عقلانی عمل نمیکنند و تصمیمهای اقتصادی انسانها تحتتأثیر ترس، طمع و فشار اجتماعی قرار دارد. این پدیده میتواند فرصتهایی برای سودآوری کوتاهمدت ایجاد کند، اما در بلندمدت تهدیدی برای ثبات مالی و کارایی اقتصادی است. برای ایران و سایر اقتصادهای نوظهور، توجه به رفتار گلهای اهمیت ویژهای دارد. بازارهای این کشورها به دلیل شفافیت کمتر و نوسانات بیشتر، مستعدتر به بروز چنین رفتارهایی هستند. بنابراین، سیاستگذاران باید با ترکیبی از آموزش، شفافیت و مقرراتگذاری، زمینه را برای کاهش اثرات منفی این پدیده فراهم کنند.
رفتار گلهای نشان میدهد که اقتصاد نه صرفاً عرصهٔ محاسبات عقلانی، بلکه میدان تعاملات روانی و اجتماعی است. این پدیده، که ریشه در ترسها و امیدهای جمعی دارد، میتواند هم موتور رونقهای کوتاهمدت باشد و هم عامل بحرانهای مالی گسترده. درک عمیقتر آن برای سرمایهگذاران، سیاستگذاران و پژوهشگران ضروری است، زیرا تنها با شناخت سازوکارهای آن میتوان راهکارهایی برای کاهش آسیبها و افزایش کارایی بازارها طراحی کرد.
